جستجو بر اساس تاریخ
- شماره : 224
- ۱۳ آبان ۱۳۹۸


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سال گذشته و سالجاری بیشترین تلاش دولت، صرف به تعادل رساندن قیمت ارز، کنترل تورم و تقویت ارزش پول ملی شد که در جنگ تمامعیار اقتصادی آمریکا علیه ایران، به نتیجه رساندن نسبی این تلاشها، با وجود آنکه نمیتوان بر توفیق کامل برنامههای دولت در تثبیت نرخ ارز و کاهش تورم مهر تایید زد، قابلتقدیر است. درس بزرگی در دل تحریمها وجود دارد که اگر دولت و دیگر بازیگران صحنه اقتصاد آن را دریابند، میتوان به تداوم روند تثبیت اقتصاد و افزایش تابآوری آن در برابر تکانههای بیرونی امیدوار بود. میدانیم که وابستگی اقتصاد ایران به خامفروشی نفت از دیرباز پاشنه آشیل اقتصاد کشور بوده و این ضعف بارها مورد سوءاستفاده دشمنان و بیگانگان قرار گرفته است. درس بزرگ تحریمها برای ایران، رهاکردن صنعت نفت بهعنوان صنعت مادر صنایع کشور از انحصار دولت است تا این صنعت در برابر فشارهای بیرونی دچار زوال و تهدید نشود. اگر تحریمها نبود قطعا روند فروش نفت و فراوردههای نفتی در بورس انرژی که نوعی خارجکردن این صنعت از انحصار دولت حداقل در بخش تجارت نفت محسوب میشود، شتابی که اکنون شاهد آن هستیم را نداشت. چنانچه میخواهیم چراغ رونق در اقتصاد کشور روشن شود باید این روند را با شتاب بیشتر دنبال کنیم. دولت همواره به صنعت نفت به چشم صنعتی حاکمیتی نگریسته و برداشتن نگاه حاکمیتی از این صنعت بهسادگی میسر نیست. بازکردن عرصه برای تشکلهای صنفی در صنعت نفت، مسیری است که دولت باید هرچه زودتر در آن گام نهد تا این صنعت از صنعت دولتی به صنعت مردمی تبدیل شود. افزایش تبادلات منطقهای در حوزه انرژی نیز یکی دیگر از راهکارهای رونق بخشیدن به اقتصاد کشور است. پیروی نکردن ترکیه و عراق از تحریمهای آمریکا بهدلیل نیاز این کشورها به گاز و نفت و برق و دیگر کالاهای ایران، یکی از الگوهایی است که باید در دیگر مبادلات منطقهای ایران خصوصا در حوزه انرژی تکرار شود. بیتردید ظرفیتهای اقتصادی بین ایران و عراق یکی دیگر از نقاط امید کشور برای گشودن مسیر خود در عبور از بحران و رسیدن به رونق اقتصادی است. مبادلات ایران و عراق قابل افزایش تا سطح سالانه 50 میلیارد دلار است و این هدفی است که باید برای بیمهکردن اقتصاد ایران در برابر فشارهای بیرونی با تمام توان برای آن کوشش کنیم. مبادلات تجاری ایران و عراق باید بدون دخالت ارزهای خارجی و با پول ملی دو کشور انجام شود و این هدف نیز باید در سیستم مالی و بانکی دو کشور خصوصا از سوی ایران با جدیت پیگیری شود. ظرفیتهای تجارت با عراق به تنهایی قابلیت افزایش تولید ناخالص ایران تا 10 درصد سطح کنونی را دارد. از این منظر بازار عراق کاتالیزور و شتابدهنده توسعه اقتصاد ایران است. شرط استفاده از این ظرفیتها این است که برای حضور پایدار و مستمر در بازار عراق برنامه کلان و استراتژیک داشته باشیم و برنامه خود برای بازار عراق را به گروههای سیاسی عراقی یا منافع حزبی و جناحی در داخل کشور گره نزنیم، بلکه این برنامهها را بر پایه منافع مشترک دو ملت استوار کنیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.